loading...
رانش موزیک|Raneshmusic
مجتبی بازدید : 181 چهارشنبه 30 اسفند 1391 نظرات (0)
يه عمري رو لبهام پر از خنده بود
تا کي بايد اين نقش رو تمرين کنم
يا هر ساله تحويل بگم پيشمي
تا کي بايد اين فکرو تلقين کنم

دارم درد و دل مي کنم گوش کن
چقدر حرف دارم که خالي بشم
چه حرفايي رو توو خودم ريختم
ببين از نبوده تو چي مي کشم

ميگن سايه ي من شبيهِ توئه
آره تکيه گاهم همين سايه بود
ولي از همون بچگي درد من
نگاهاي سنگينِ همسايه بود

تهِ هر زمستون يه هفته به عيد
يه چيزي توو اين سينه چنگ ميزنه
شايد ترکشايي که سهم تو شد
يکيشون هنوز کنج ذهنِ منه

توو اين سال هايي که بي تو گذشت
همش با خودم از تو حرف ميزنم
من از آخرين لمسِ آغوشِ تو
هنوز بوي باروت ميده تنم

شايد يادمون نيست اون موقها
توي خونه موندن که کاري نبود
يا رقصت ميونِ يه ميدونِ مين
واسه عکساي يادگاري نبود

يه مشت گل ميارم سر خاکِ تو
که تو حس کني دنيا توو مشتمه
دوباره به خوابم بيا حس کنم
وجودت هنوز مثلِ کوه پشتمه

مثه بچه ها هي زمين خوردم و
رو پاهاي خستم بلند مي شدم
کي مردونگي رو بهم ياد داد
که از بچگي مرد بار اومدم
.
.
من از بچگي مرد بار اومدم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 579
  • کل نظرات : 23
  • افراد آنلاین : 30
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 85
  • آی پی دیروز : 272
  • بازدید امروز : 364
  • باردید دیروز : 563
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 927
  • بازدید ماه : 927
  • بازدید سال : 22,139
  • بازدید کلی : 361,758